کد مطلب:319043 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

من به هر جا بوم مدافعان


الغرض چون علی محمد دید

عده ای می كنند از او تقلید



ادعاها نمود صرف، گزاف

نی تمامی دروغ و جمله خلاف



گاه گفتی كه نام من ذكر است

گاه گفتی كه فكر من بكر است



گاه برگفت آن شقی عنود

كه منم باب مهدی موعود



گاه گفتی سخن به صوت جلی

كه منم باب علم لم یزلی



هر چه خواهید زان من خواهید

پیش من رو به خاك برسائید



من كنم مشكل تمام روا

من دهم دردهای عام شفا



گر شویدم مطیع از دل و جان

من به هر جا بوم مدافعتان



الغرض گفت این چنین كم و بیش

تا ز پل بگذرد خر خویش



ادعاها نمود بی بنیان

تا به كف آورد، دو لقمه نان



گفته اینها ز راه خدعه و شر

دور او جمع گشته مشتی خر




بدمرادم ز مشت خر به جهان

ساده لوحان عامی نادان



عاشق وی شدند این اوباش

همچو عاشق به ظلمتی خفاش



همه با یك عقیده ی محكم

سر به تعظیم او نمودن خم



آن یكی بود حاضر از دل و جان

كه كند خویش بهر او قربان



فخر می كرد، وآن دگر به بشر

كه كند خاك پاش كحل بصر



واقعا این نفوس خود سر و لات

یك طویله خرند و یك رمه شات



این نفوسی كه عاری از خردند

در جهان صفر و خارج از عددند



این گروهی كه دور از آئین اند

آفت جان و مذهب و دینند



ایها الناس این عناصر لات

مگسانند بر روی فضلات